افتخار نمی کنم ،افتخار میکنم؛خجالت می کشم
به افتخار مولایم امیر المومنین علی علیه السلام
مردی یهودی برای اینکه امیرالمؤمنین علی علیهالسلام را به حوادث نامطلوبی که در صدر اسلام بر سر خلافت در میان مسلمین رخ داد سر کوفت دهد گفت : ما دفنتم نبیکم حتی اختلفتم فیه هنوز پیامبرتان را دفن نکرده بودید که دربارهاش اختلاف کردید
و چه زیبا پاسخ گفت علی . فرمود : « انما اختلفنا عنه لا فیه و لکنکم ما جفت ارجلکم من البحر حتی قلتم لنبیکم اجعل لنا الها کما لهم آلهة فقال انکم قوم تجهلون »
تو اشتباه میکنی ، ما درباره خود پیامبرمان اختلاف نکردیم ، اختلاف ما در باره دستوری بود که از پیامبر ما رسیده است که آیا چنین است یا چنان . اما شما هنوز پایتان از دریا خشک نشده بود که به پیامبر خود گفتید برای ما مانند این بت پرستان بتی بساز ، و پیامبرتان گفت همانا شما قومی هستید که نادانی میکنید1
افتخار نمی کنم که ادم نمایی چون عمر هفتااد بار گفت :لولا علی لهلک عمر.(اگر علی نبود عمر هلاک می شد)
افتخار می کنم به این جمله جرج جرداق مسیحی که:
جاذبه کلمات علی چنان شوری در من ایجاد کرد که 200 بار نهج البلاغه را مطالعه کردم .چنان بر خود لرزیدم که و به غرور اعتقای من لطمه وارد شده بود که تا مدتها حال عادی نداشتم.
خجالت می کشم وقتی با خود تصور می کنم که کلمه شیعه ضمیمه نام من شده است
1-نهج البلاغه ، حکمت .317
خداوند میفرمایند: ای انسان آن زمان که مرا توانی یافت به هیچ کس دیگر دل مبند .
همیشه در انتهای تمام تنهایی هایمان خدایی هست که داشتنش جبران همه ی نداشتن هاست.
موفق باشین