پیدای پنهان

آخرین مطالب

  • ۳۱ شهریور ۹۲ ، ۱۶:۴۳ Unknown
  • ۲۸ تیر ۹۲ ، ۱۹:۱۴ Unknown
  • ۱۵ آبان ۹۱ ، ۱۸:۴۸ فقر

پربیننده ترین مطالب

محبوب ترین مطالب

  • ۲۸ تیر ۹۲ ، ۱۹:۱۴ Unknown
  • ۱۳ آذر ۸۵ ، ۱۶:۳۷ Unknown

آخرین نظرات

اینجانب هیچگونه مسئولیتی دنیوی و اخروی پیرامون صحت این مطالب را نمی پذیرم. من فقط به عنوان یک مقاله و فقط به عنوان یک احتمال این مطلب را عنوان خواهم کرد و نظری نیز پیرامون درستی ان نمی دهم ونمی گویم که درست هم هست

سلام این مقاله  رو از سایت  شیعه نیوزگرفتم  .بسیار مقاله خواندنی و هبجان اوری هست .بسیار

 دقیق  و موشکافانه به پیش بینی امکان زوال اسراییل بدست امام زمان بوسیله قران  پرداخته .امیدوارم

 دانلود کنید و لذت ببرید.

دانلود مقاله


پست تکمیلی

با توجه به اینکه عده ای از دوستان برداشت منفی از این مقاله نموده اند .اندکی در رابطه با این مقاله توضیح خواهم داد.
در مورد این بحث اولا من در موضوع تاکید کردم که امکان زوال 
2-اگه شما مقاله رو تا اخر خونده باشید اصلا از روز ظهور اسمی برده نشده.بلکه به ارتباط زوال با حضرت مهدی(ع) اشاره شده.
3-من هم در موضوع اشاره کردم .که امکان زوال بدست امام زمان و این به معنای ظهور نیست .همه ما می دانیم که اتفاقات جهان از مجرای امام زمان صورت می گیرد و دست امام زمان در همه امور ساری و جاری ست.کما اینکه در جنگ 33روزه بوده
4-این بحث و روش استفاده شده کاملا روشی درست است چرا که با این روش عمر نوح .تعداد اصحاب کهف سال زوال اول بنی اسراییل، حادثه 11سپتامبر و دهها مورد دیگر حساب شده که در مقاله توضیح داده شده است.
5-در این مقاله اصلا اشاره ای به روز ظهور نشده که ما بگوییم که وقاتون کذابون هستند.و به فرض اینکه اشاره به روز ظهور هم شده باشد مسئله ای پیش نمی اید به دلایل زیر:

پاسخ نخست اینست که خود ائمه هدی علیهم السلا در برخی ازروایات به تعیین زمان ظهور البته بصــورت معمـاگونه و رمزی برای خواص اصحاب خویش پرداخته اند و زمان دقیق ظهور را با کد گــذاری هـای مخصوصـی تعییــن کرده اند.
مانندآنچه از معصوم علیه السلام روایت شده است که فرموده اند ظهور آنحضرت در سال یـس والقـرآن الحکیم خواهد بود

اگردر مواردی حضرات ائمه معصومین علیهم السلا خودبه زمان ظهور اشاره کرد اند ، اینکار با مفاد روایــات منــع ازتوقیت منافات دارد ازینرو باید برای آن راه حلی پیدا شود یاباید ضعف روایات توقیت از نظر اسنادی ثابت شود یابایدروایات مربوط به تکذیب وقاتون توجیه گردد
واقعیت این است که در هردو مورد روایات موثقی وجود دارد وازینرواچاره ای جز توجیه روایات توقیت نیست.میدانیم که زمان صدور این روایات سالها قبل از حتی تولد آنحضرت بوده است .درآن زمان از آنجا که حضرت هنـوز بدنیا نیامده بودند تمام دغدغه ائمه علیهم السلا وقوع اصل تولد آنحضرت بوده است نه زمـان ظهـور آنحضـرت.نگرانی ائمه در مورد علم به زمان ظهور آنحضرت قبـل از تولــد او ماننـد آنستکــه مـا قبــل ازتولـد فرزنــدمان نگرانی ازدواج او باشیم .
بررسی اجمالی این روایات نشانگر آنست که هدف ائمه ازمنع توقیت در حقیقت بــرای مخفـی مانــدن روز تولـد آنحضرت بوده است نه روز ظهور. .


بررسی اجمالی تاریخ زمان تولد آنحضرت نیز نشانگر آنست که دستگاه خلاف نظارت سختی را بر خاندان جناب امام حسن عسکری اعمال میکرد تا جلو تولد آنحضرت گرفته شود

اما در مورد اصل تولد آنحضرت بنابراین بوده است و شاید چاره ای جز این نبوده است که باید مقدمات امور بصورت طبیعی انجام میشده است تا عده ای شاهد تولد آنحضرت باشند و وجود اورا بعدا انکار نکنند
هر چند در روند تولـد آنحضــرت نـیز تــا حــد ممکـن دست حمایت پروردگار آشکار بوده است مانند آنکه بر اساس برخی از روایات در مادر بزرگوار آنحضـرت تــا شب تولدآنحضرت اثری از حاملگی وجود نداشته است 
بنابراین میتوان نتیجه گرفت که منظور ازظهور همان تولد باشد و منظور از حدیث کذب الوقاتون آن باشد که اگــرکسی زمان آمدن انحضرت را پیش بینی کرد تکذیب کنید

سومین پا سخ به روایات منع توقیت آنست که در این روایات کلمه وقات بکار رفته است .کلمه وقات صیغه مبالغه است ودر این حدیث به دو معنی بکار میرود .یکی بمعنای کسی که هر روز وقتی را برای ظهور تعیین میکند .یعنی بـدون هیـچ گونــه مبنـای درسـتی و دلیــل محکمی ازچنته خویش روزی را برای ظهور تعیین میکنند وبا روح و روان و باور های مومنان کاری ندارد
دیگربدان معنا که وقت را بسیار دقیق تعیین میکنند و به روز دقیق ظهور نیز اشاره میکنند.به احتمال زیاد، روایات منع از توقیت شامل چنین آدمهایی میشود

تمام روایت مربوط به منع توقیت شامل توقیت توسط انسانهای معمولیسـت در هیچکـدام از ایــن روایـات توقیــت توسط ائمه منع نشده است هیچ حدیثی نقل نشده است که اگر توقیت توسط خدواند و یا اولیای او انجام شد باز هم باید تکذیب کرد
محققان این نظریه تنها با این نکته بسنده میکنند که با استفاده از فرمول های قرآنی از شمارش کلمات و آ یات مربوطه به این نتیجه میتوان رسید کـه خداونــد زمــان زوال اسـرائیل را تعییــن کــرده اســت 
آنهــا معتقدنــد کــه بــر اساس داده های قرآنــی میــان زوال اســرائیل و ظهـور حضـرت مهــدی علیـه السـلا رابطـه تنگاتنگی وجود دارد و امکان ظهور در همان ایام وجود دارد 
بنابراین نمیتوان برمحققان این نظریه نام وقات گذارد و به تکذیب آنان پرداخت.براساس این نظریه این خداوند است که زمان زوال اسرائیل و ظهور حضرت مهدی را تعیین کرده است ومحققان
تنهابا استفاده از داده های قرآنی به کشـف آن پرداختـه انـد و پــر و اضــح اســت کـه نمیتـوان بــه تکــذیب خداونـد پرداخت

۸۸/۰۴/۰۴ موافقین ۰ مخالفین ۰
سید علی حسینی

نظرات  (۱۵)

۰۶ تیر ۸۸ ، ۰۶:۴۵ مریم السادات
سلام.
جالب بود.
دست جنابعای درد نکنه.
راستی با نویسنده مقاله نسبتی دارید شما؟
۰۶ تیر ۸۸ ، ۱۵:۵۹ مریم السادات
سلام.
بله خوندم. خیلی جالب بود . 28 صفحه بود البته. یک ساعتی طول کشید با اجازه.
جالب بود .

منم قبلا یک چیزایی راجع بهش خوندم.

با اجازه لینکتون کردم.

به روزیم
۱۱ تیر ۸۸ ، ۲۲:۰۶ یک دوست قدیمی
سید علی جان سلام
زمانی از ما می پرسیدند مسلمانید یا ایرانی؟ و یا ایرانی مسلمان هستید یا مسلمان ایرانی؟
دوستان به پاسخ می پرداختند بدون آنکه توجه کنند گاهی اصل سوال غلط است.
این مطلب یعنی تفکیک هویت و هویت تفکیک ناپذیر است.
و اما تشابهی بین آن بحثها و این مطلب شیعه نیوز می بینم.
این مطلب مدتهاست منتشر شده و نمی دانم با چه انگیزه ای امروز توسط شما تبلیغ میشود؟ شاید دوستان در کانون چنین مطالبی را پیشنهاد می کنند.
من به عنوان یک برادر دینی، که اعتقاداتم را از ناموس و خاک و جان و ملت و همه ی اینها برتر می دانم، سوالی دارم و این را از استاد انجوی نژاد هم پرسش بفرمایید.
در توجیه این مطالب که یک سفسطه ریاضی است می آورند هیچ چیز در قرآن بی دلیل نیست! حتی تعداد حروف و کلمات. خدا از عمل عبث مبراست.
ورای نقدهای محکمی که بر این روش نگریستن به قرآن آمده، سوالی کلیدیمطرح است و آن این است که چنانچه این علمی مفید و واقعی باشد، چگونه حضرت صاحب الزمان به وسیله ی آن زمان ظهور خود را محاسبه نکردند؟
می توانستند بگویند من می دانم و خدا. نه اینکه بفرمایند این زمان را تنها پروردگار می داند و خود نیز برای آن دعا بفرمایند. و بفرمایند هرکس ادعا کرد مرا دیده و یا زمان ظهورم را ادعا نمود دروغگویش بدانید!
حدیث معروف "کذب الوقاتون"
سید علی جان. هر کس بر خلاف فرمایش امام زمان عجل الله تعالیفرجه الشریف مطلبی گفت او را تکفیر کنید!
از اینترنت استفاده کنید. نقدهای وارد بر این روش را بخوانید.
اگر جواب سوال فوق را می دانید یابه شما پاسخ دادند در همین بخش پاسخ را قرار دهید و چنانچه نیاز به بحث بیشتر باشد در سایت کانون بحث می کنیم. من عضو هستم.
مراقب دین خود باشید و از تحریفگران و بابیت در فرج پرهیز کنید.

از صمیم قلب تمام بچه های کانون را مانند برادران و خواهران خود دوست می دارم و توفیق حفظ اسلام ناب محمدی (ص)را برای تک تک شما از پروردگار منان خواستارم.

:)

--------------------------------------------------------------------------------------------------------
پاسخ:
سلام.دوست عزیز .
خواهشمندم به بحث اضافه شده پیرامون این پست دقت کنید.در ضمن خودتون رو هم معرفی کنید تا بدونیم این دوست قدیمی کی هستن

۱۲ تیر ۸۸ ، ۲۲:۲۷ یک دوست قدیمی
سلام سید علی جان
من یکی از 86 همسایه ی شما هستم.
به دلیل اینکه علاقه دارم دوستی های مذهبی و برادری مان لطمه ای نبیند از شما تقاضا دارم درادامه این بحث این موضوع را محور قرار دهید که "ببینیم چه می گوید، نه آنکه که می گوید" و "حق را بشناسیم و سپس اصحاب آن را".
من و شما دلایلی می آوریم و به نتیجه ای منطقی می رسیم.

ثانیا به این مقاله به عنوان مطلبی که چهار ماه پیش تایید نموده اید ننگرید چون این مطلب وحی منزل نیست که نتوان در آن شک کرد.
ثالثا از متن این مقاله برای پاسخ مطلبی را کپی نکنیم چون اصالت و صحت آن مورد تردید جدیست.
و رابعا در متن این مقاله سرچ کنید و ببینید چند بار بر ظهور و تعیین زمان آن تاکید شده! این مطلبیست که ماههاست و بهتر بگویم از 20 سال پیش به گونه های دیگر مورد اختلاف است و درذیل شرح می دهم.

مقدمه منطقی:
صناعات خمس: (اصطلاح منطق ) آن اقسام پنجگانه ای است که به اعتبار ماده ٔ صغری ̍ و کبری ̍ در قیاس آید و عبارت است از ((برهان ، جدل ، خطابه ، شعر و مغالطه))

سفسطه در اصطلاح علوم منطقی قیاس سفسطی بقیاسی میگویند که مرکب از مقدمات وهمی باشد و آن یکی از صناعات خمس است . رجوع شود به مغالطه و صناعات خمس .

با این مقدمه باید توجه کنیم که پایه های یک استدلال، وهم و خیال پردازی نباشد و بر پایه آن استنتاج نکنیم!
نکته ی دیگر مربوط است به مبدع بازی با اعداد در قرآن! رشاد خلیفه ی مرتد!
fa.wikipedia.org/wiki/رشاد_خلیفه
پدر رشاد خلیفه رهبر یکی از فرقه‌های صوفی مسلک مصری بود. رشاد خلیفه در سال ۱۹۵۹ به آمریکا مهاجرت کرد و تابعیت آن کشور به او اعطا گردید.
او در آمریکا پایه‌گذار جریانی شد که خود را «تسلیم‌شدگان» (Submitters، معادل انگلیسی واژهٔ مُسلِم یا مسلمان) می‌نامند و از باورهای اصلی آنان می‌توان، اختصاص پرستش به تنها خدا با تکیه بر تنها قرآن و بدون ایده‌آل قراردادن پیامبرها و رد نمودن حدیث و سنت، نام برد. ...
خلیفه با رجوع به قرآن، از دو کلمه «نبی» (پیامبر) و «رسول» (فرستاده) به عنوان دو مفهوم متفاوت یاد کرد و از محمد به عنوان آخرین نبی و نه آخرین رسول نام برد. او در رمضان سال ۱۴۰۸ هجری قمری رسماً ادعا کرد فرستاده (رسول) خداست و نام او در قرآن کد شده است و مأموریت او پاک کردن هرگونه اضافات و تزریقات نوع بشر در اسلام یا دین نهایی می‌باشد.
۱۲ تیر ۸۸ ، ۲۲:۲۹ یک دوست قدیمی
می بینید که این شخص ادعای بابیت نموده و این روش برای جلب عده ای پیرو و در نهایت با جلب طرفدار، نفی خاتمیت و احادیث و انحراف اسلام. بهتدریج با رواج این تفکر کدهای دیگری هم استخراج میشود!!

این شخص این روش را ابداع کرده و آقای حسینی از ژوهانسبورک نیز این روش را بعد از 19 سال که خلیفه ترور شده بود مجددا احیا می کند.

جالب آن است که هر دوی این آقایان در خارج از حوزه های علمیه به این علم دست یافته اند. و حالا کجا؟ دنشگاههای ضد شیعی غربی! به قول قدما اسلام شناسی در بلاد کفر!

چند نکته را از سایت www.daftarshariati.com مورد اشاره قرار می‌دهم:
1- برخی از این نظریات مبنی بر نظم زبانی قرآن،‌ مورد نقد برخی دیگر از همان ادیبان قرار گرفته است و لذا اجماعی مطلق پیرامون نظم هنری و بیانی و بلاغی قرآن وجود ندارد. به ویژه که زیبایی، نظم زبانی، بلاغت، فصاحت، تصویر فنی و هنری و اعتبار ادبی قرآن عمدتا سوره‌های کوتاه و مکّی است نه تمام آیات و سوره‌های قرآن. در مورد نظریات رشاد خلیفه و نیز سیر تحول قرآن نیز نقدهایی شده است که به عنوان نمونه به نقدهای فراستخواه اشاره می‌شود.
2- اساسا گرایش علمی – ریاضی به وحی و کلام الهی و به دین و کمّی کردن اصول و یا ارزشها و یا سخن خداوند، محل تردید و پرسش جدی است. به نظر می‌رسد که این گرایش بیشتر تحت تأثیر نظریه نیوتن که گفت خداوند کتاب جهان را ریاضی نوشته است و تجربه‌گرایی علمی قرن نوزدهمی و پوزتیویسم هیومی و فلسفه‌ی ‌تحصّلی و تحلیلی انگلیسی در میان برخی روشنفکران مسلمان پدید آمده است و امروز آن گرایش (حداقل در سطح افراطی آن و از جمله از منظر پست مدرنی) سخت مورد انتقاد واقع شده است.
دو پرسش بنیادین در ارتباط با موضوع علمی – ریاضی کردن دین و وحی قابل طرح است:
۱۲ تیر ۸۸ ، ۲۲:۳۰ یک دوست قدیمی
اولا- علم در ذات خود ابطال پذیر و لذا ظنی است و در نتیجه ریاضی و علمی کردن قرآن و حداقل تمام اجزای دین یک ریسک بزرگ است و باید آماده‌ی ابطال‌پذیری آن باشیم.
در صورت ابطال اعجاز ادبی و یا عددی و ریاضی قرآن چه خواهیم کرد؟ثانیا- این گزاره که "کتاب تکوین" و "کتاب تشریع" از یک نظم پیروی می‌کنند، چرا که خالق هر دو یکی است، چرا و چگونه پدید آمده و دلیل این ملازمه چیست؟ این در حالی است که اولا اثبات نظم و بویژه نظم برتر و اندیشه‌ی "نظام احسن" قاطع و اجماعی و محرز نیست و ثانیا دلیلی بر تسرّی آن نظم به کتاب تشریع وجود ندارد و ثالثا مگر نظم کلی مخصوص قرآن است؟3
- به نظر می‌رسد تلاش علمی مبالغه‌آمیز با مدّعیات قرآن چندان سازگار نباشد.
زیرا قرآن برخی از امور خارق‌العاده در عالم و آدم را به شکل روشنی، دلیلی بر حضور خداوند و یا ارتباط پیامبران با عالم غیب می‌داند اما علم‌گرایی و طبیعت‌گرایی افراطی خلاف مدعای قرآن، تلاش می‌کند آن امور را عادی و طبیعی بشمارد. حتی به نظر می‌رسد که قرآن عمد دارد خود را با تألیفات عادی بشر متفاوت بنماید و لذا نظم معمول را رعایت نکرده است.

4- منظور از فهم و تفسیر ریاضی و علمی محض طبیعت یا قرآن چیست؟ آیا منظور، اثبات اعجاز قرآن است؟ در این صورت به نظر می‌رسد حداکثر چیزی که بتوان ثابت کرد، استعداد فوق‌العاده و شهود باطنی شخصیتی چون حضرت محمّد (ص) است و ملازمه‌ای بین نظم ادبی یا عددی قرآن با وحیانی بودن آن نیست.
5- حداقل برخی از این نظم‌های ادعا شده اختصاص به قرآن ندارد؛ مانند اینکه گفته شده است تمام قرآن حول محور واحدی چون توحید قرار دارد. هر کتابی چنین است و اتفاقا نظم ظاهری در شاهنامه و گلستان و هر کتاب دیگری بیشتر از قرآن است.
--------------------------------
۱۲ تیر ۸۸ ، ۲۲:۳۱ یک دوست قدیمی
حال با تمامی مراحل فوق که این روش را یک مغلطه و سفسطه برای جا انداختن مطلبی مغرضانه دانسته اند نظر شما را به نقض یک مورد محاسبات آن جلب می کنم:

گفته شده: "با دقت در کاربرد این اعداد در می یابیم که نه سال چیزی نیست جز تفاوت بین سال شمسی و قمری در 300 سال. و ازآنجا که خداوند آگاه بر هر دو تقویم است خواسته است به انسان بفهماند که اگر با سال قمری محاسبه میکنند آنان 309 سال و اگر براساس سال شمسی محاسبه میکنند آنان 300 سال در غار اقامت کرده اند."

بر اساس اطلاعات مربوط به سالهای کبیسه در: fa.wikipedia.org/wiki/سال_کبیسه

معمولاً حدود هر سی و سه سال هشت سال کبیسه و بیست و پنج سال معمولی می‌شود. یعنی هر 33 سال برابر است با: 8x366+25x365=12053 روز

در تقویم‌های قمری، مثل تقویم هجری قمری، طول سال‌های عادی ۳۵۴ روز و طول سال‌های کبیسه ۳۵۵ روز است. در این تقویم‌ها معمولاً حدود هر سه سال یک بار سال کبیسه می‌شود. یعنی هر سه سال برابر است با: 2*354+355=1063 روز

بنابر این 309 سال قمری برابر می شود با 103*1063= 109489 روز

حدود و تعداد سالهای کبیسه درمحاسبات امکان خطای زیر ده ایجاد می کند و اگر خطا زیر ده باشد می پذیریم.

حال 300 سال شمسی برابر است با نه دوره 33 ساله یعنی 108477 روز( به عبارتی 297 سال) و تفاضل عدد ادعایی آقای حسینی یعنی 109489 روز و 108477روز باید الباقی را تا 300 سال بپوشاند. یعنی: 1012 روز که باید 3 سال شمسی شود!

در حالی که با احتساب سالهای غیر کبیسهای 365 روزه ما به 1095 روز داریم تا مقاله رد نشود!

بر اساس علوم گاه شماری این مقاله دارای یک ایراد است و رد می شود. چون 83 روز بر اساس اطلاعات سیستم هماهنگی بین المللی تقویم ها کم آمده و این بخش مقاله کذب است.

لطفا برای اطمینان بیشتر محاسبات من را تکرار کنید.

البته مجددا تاکید می کنم این روش یک طریق ناصواب برای رسیدن به علم الهیست که امام فرموده اند علم آن تنها نزد خداست. البته بر خلاف احادیث جعلی آقای حسینی ژوهانسبورکی!

یاعلی





پاسخ در کامنت بعدی
۱۳ تیر ۸۸ ، ۰۸:۱۰ سید علی حسینی
پاسخ:
سلام علیکم.
اول :ممنون
دوم:من تو مقاله که 2 بار خوندم اسمی از روز ظهور نبرده و حتی اشاره ای به روز ظهمور نکرده.فقط سال 2022 میلادی رو به عنوان روز نابودی اسراییل معرفی کرده اون هم به دست امام زمان و این به معنای ظهور نیست
سوم:من تو توضیحات قبلی دلایل خودم رو توضیح دادم و قسمت دوم پاسخم که مربوط به متن مقاله بود رو گفتم برای شرایطی که طی ان اشاره به روز ظهور می کرده که تو مقاله هم اشاره ای به روز ظهور نشده .
چهارم:علم ریاضی چیزی نیست که شک بردار باشد .مثلا هیچ گاه نمی توان گفت 2+2=5 و2+2 همیشه چهار است .ریاضی دیگر جای منطق و فلسفه چینی وتوجیه نیست!
در مورد مقاله ایشون هم تمام ادعایی که کردن درست بوده. عمر نوح اصحاب کهف حادثه 11سپتامبر، حتی زوال اول اسراییل به دست بخت النصر نیز دقیقا درست از اب درامده و نمی تونا این همه پیش بینی درست رو گفت تصادفی ست. معادل در امدن اعداد میلادی قمری شمسی عبری در رابطه با سال زوال نیست امری اعجاب انگیزه.

من جون به روز ظهور اشاره نکرده و صرفا اون رو به دست امام زمان می دونه 100%قبول دارم. حتی اگر به روز ظهور اشاره هم می کرد با توضیحاتی که در مقاله داده در رابطه با کذابون ، نمی گم که بازم هم 100% قبول داشتم اما جای کمی تامل بیشتری داشت.
الان هم چون در رابطه با احادیث نفی تعیین وقت ظهور تحقیق نکردم .ودلالیل علما را نشنیده ام در حالت فعلی با این معلوماتم توجیحات ایشو نرو تا حدودی قابل قبول می دونم ..
ممنون باز هم .
۱۳ تیر ۸۸ ، ۱۸:۳۶ یک دوست قدیمی
علی جان سلام
من تقریبا 5 ساعت برای گرد آوری این مطلب زحمت کشیدم تا شما شاید یک ماشین حساب دست بگیرید و در مورد اصحاب کهف که یک نمونه خودتان حساب کنید. من حتی تعداد الله را هم چک کردم! قریب به 3000 الله به اشکال مختلف را در چند محجم المفهرس قیاس کردم.

دین ما ارزشش از 5 هزار ساعت هم بیشتر است و باید وقت بگذاریم و اندیشه کنیم.
و اما ببینید دوست من! هیچکس را مقدس ندان! این را کسی به شما می گوید که هر مسئله ای باشد از یک روحانی همانند آقا سید عزیز شما می پرسد!
اما من هیچگاه احساسم را در منطق دخالت نمی دهم!
هواداری برای شیعه ننگ است! شیعه سر می دهد نه رای! منی کهرای دادم تا پای جان ایستاده ام و مطیع منتخبم هستم. نه اینکه خودجوش عمل کنم. و البته در انتخاب هم دقت کردم. با وسواس.
کاری که با برادران و خواهران من می کنند جرم است! هواداری مال استادیوم فوتبال است!
در صحنه ی سیاست که عین دیانت ماست صحنه تمام و کمال تدبیر و اندیشه است!
احساس که به دین اضافه شود خرافه می ماند و به سیاست که اضافه شود هوادار پروی روی می دهد.
ما شیعه ی امیر المومنین هستیم که چنانچه قرآن را بالای نیزه ببینیم باید بدانیم کدامیک را بر زمین بزنیم.
خدا نکند! خدا نکند به بازی سیاسی راهبری دچار شویم و در پایان خود را دچار خسران ببینیم و دین هم از دست برود.
من می توانم در وبلاگ مطلب را بنویسم اما این وظیفه ی من نیست. این انحراف را علما راست می کنند و زمان آن نرسیده.
اما دوستان من چون شما، اگر چه تنها خودم را در روز انفجار از پشت همین مستطیل دیودی کنارشان دیدم و عزادار بودم بحثی جدا دارند.
مجددا ازشما می خواهم تردید کنید. شک پایه ی ایمان است و لازمه ی آن. بدون تعصب بررسی کنید.
۱۳ تیر ۸۸ ، ۱۸:۳۷ یک دوست قدیمی
پیامبر اولوالعظم از خداوندخواست می خواهم تو را ببینم!
وَ لَمَّا جَاءَ مُوسى لِمِیقَتِنَا وَ کلَّمَهُ رَبُّهُ قَالَ رَب أَرِنى أَنظرْ إِلَیْک قَالَ لَن تَرَاخ وَ لَکِنِ انظرْ إِلى الْجَبَلِ فَإِنِ استَقَرَّ مَکانَهُ فَسوْف تَرَاخ فَلَمَّا تجَلى رَبُّهُ لِلْجَبَلِ جَعَلَهُ دَکًّا وَ خَرَّ مُوسى صعِقاً فَلَمَّا أَفَاقَ قَالَ سبْحَنَک تُبْت إِلَیْک وَ أَنَا أَوَّلُ الْمُؤْمِنِینَ(143الاعراف)
و چون موسى به وعده گاه ما آمد و پروردگارش با او سخن گفت ، عرض ‍ کرد: پروردگارا خودت را به من بنما که ترا بنگرم ، گفت : هرگز مرا نخواهى دید ولى به این کوه بنگر اگر بجاى خویش برقرار ماند شاید مرا توانى دید و همینکه پروردگارش بر آن کوه جلوه کرد آن را متلاشى نمود و موسى بیهوش بیفتاد و چون به خود آمد گفت : منزهى تو، سوى تو باز مى گردم و من اولین مؤ من هستم (143)

به شنیدن صدای ربوبی اکتفا نکرد و دید!

وَ الَّذِینَ اجْتَنَبُوا الطغُوت أَن یَعْبُدُوهَا وَ أَنَابُوا إِلى اللَّهِ لهَُمُ الْبُشرَى فَبَشرْ عِبَادِ(زمر 17)

الَّذِینَ یَستَمِعُونَ الْقَوْلَ فَیَتَّبِعُونَ أَحْسنَهُ أُولَئک الَّذِینَ هَدَاهُمُ اللَّهُ وَ أُولَئک هُمْ أُولُوا الاَلْبَبِ(زمر 18)
و کسانى که اجتناب دارند از طاغوت از اینکه او را بپرستند و به سوى خدا باز میگردند ایشان (نزد خدا) بشارت دارند. پس بندگان مرا بشارت ده (17).

همانهایى را که به هر سخنى گوش مى دهند پس بهترین آن را پیروى مى کنند، آنان هستند که خدا هدایتشان کرده و آنان هستند صاحبان خرد (18).

سبحان الله! :) آیه 18 را ببین! هر سخنی گوش می دهند و بهترین را پیروی می کنند.
ابزار را خداوند خرد معرفی می فرماید و خرد همان ابزار هدایت پروردگار است.

من تنها یک تقاضا دارم. ادله مرا بخوانید و بر روی آن بحث کنیم. اگر علاقه دارید یک وبلاگ مختص این مطالب تاسیس کنید و هر دو مدیریت داشته باشیم و هر کس به نام خود بنویسد. هر یک از دوستان هم علاقه دارد بیاییم و با اندیشه بنگریم. یا من متقاعد می شوم یا شما و درهر صورت دلایل بسیار محکمی برای تاییدیا رد این مقالات خواهیم داشت.

منتظر نظر شما برای نقد دقیق و منطقی در وبلاگی جدا گانه هستم.

و من الله التوفیق
-----------
۱۳ تیر ۸۸ ، ۲۰:۲۴ یک دوست قدیمی
راستی سید علی جان. محله جرف هار را که برای یازده سپتامبر ادعا شد در آن زمان که ما دانشگاه بودیم در هیچ سایت امریکایی نیافتیم. چناچنه در اینترنت سرچ لاتین کنید نیز چنین چیزی نخواهید یافت.

این مطلب آنقدر ارزش ندارد که از آن دفاع کنیم.

به یاد داشته باشیم. آن چیزی که تعجب ما را باز می دارد و تایید می شود ممکن است یک دروغ بزرگ باشد.

تکنیک دروغهای بزرگ. Big Lies

سرچ کنید. تحقیق.

بدرود
من هنوز نخوندم ولی توقیت و وقت گذاری واسه ظهور خیلی کار بدیه
البته نظر دادن قبل ار مطالعه هم کار بدیه
۰۱ مرداد ۸۸ ، ۲۱:۰۴ مریم السادات
راست میگن . هیچ چیزی را نمی شه صد در صد رد یا تایید کرد.
من به این شک کردم که گفته امام زمان فقط 7 سال حکومت میکنن . حال انکه شنیده ایم هر شیعه ای صد ها سال در آن حکومت عمر خواهد کرد.

جناب دوست قدیمی هم که می فرمایند اعجاز عددی قرآن نبوغ پیامبر رامی رساند این هم بحث بر انگیز است. مثل اینکه ایشون اصلا پیامبر ما را به پیامبری قبول ندارند و ایشون را فقط یک نابغه می دانند.
۰۹ مرداد ۸۸ ، ۱۷:۳۹ یک دوست قدیمی
سلام خانم مریم السادات

بحث اصلا بر سر نبوغ نیست. من اساسا با استدلالاتی که آمد این گونه نگرش به کتاب انسان ساز قرآن را تقبیح کردم. آن مطلب نظرات کسانی است که با سرچ عبارت در گوگل می توانید از صاحبان آن مطلع شوید.
یک نمونه از غلط اندازی نگارنده (آقای حسینی) در مورد سالهای اقامت اصحاب کهف در قرآن را هم محاسبه کردم و نوشتم. ماشین حساب استفاده نمی کنند و تایید می کنند! عجیب است!
وقتیچیزی از نظر محاسبات غلط باشد و مبنای محاسباتی آن نیز مشکوک باشد و هدف آن هم مشخص جاییبرای اصرار نمی ماند.
سال 1400 سال خاصی نیست. فقط به عللی که ذکر نمی کنم عوام را می توان در آنفریب داد وبابیت به راه انداخت. همانطور که هر 8 سال تولد امام رضا و نیمه شعبان در جمعه واقع می شوند.
خدا نگهدار.

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">