سلام.
وبلاگ زیبای "قطعه 26" با عنوان "دیروز 13به در نبود، فتنه به در بود!" به روز شد.جملات زیر قشنگ ترین جملات البته به نظر خودم هست.امیدوارم لذت ببرید
اینها یک اقلیت محض یکونیمدرصدی اما پر ادعا و لجوج و وراج هستند که به جای خدای عباس، «تاج» را میپرستند. آن ملکه رقاص را میپرستند. اینها عاشق شیر و خورشیدند اما شیرشان پاکتی است و خورشیدشان 9 دی طلوع نکرده غروب کرد. اتفاقا ابر و باد و مه و خورشید و شیر و فلک در کارند که نظام جمهوری اسلامی پیوند بخورد به حکومت حضرت صاحب. اتفاقا شیر ما هستیم که 22 بهمن آمدیم اما شما وجود نکردید بیایید. شما شیر دستشوییهای نظام ما هم نیستید. شما شیر پاکتی هستید که به جای عکس شیر، عکس گاو روی آن کشیده شده است. ما شیر بچههای اسدالله غالبیم. ما شیر بچههای علیابنابیطالبیم. شما موش کور کاخ سبز دمشقید و ما شیر بچهها را که میبینید در میروید
اینها نسل مرا غریب گیر آوردهاند. لکنت زبان نسل من را دیدهاند، خیال کردهاند ما حرف حساب نداریم. الان اما نسل من زبان باز کرده است و به حرف آمده است. نسل من نسل «امن یجیب» است. از نسل «حبیب» است. نسل من «باعورایی» نیست، «عاشورایی» است. نسل من نسل راهیان نور است و نسل منافقین،راهیان گورند. نسل من همه برمی گردند به آقایی به نام «خامنه ای». نسل من یتیم نیست، پدرش خامنهای است. سایه نایب خورشید بر سر ماست
خامنهای را از ازل رهبر ما کرده است. خامنهای رهبر است یعنی این «ره» را از «بر» است که چگونه طی کند.
شما غلط کردید بیشمارید. شما بیشمار نیستید؛ شما بی شعار هستید و از شعارهای ما تقلید کردید و شعورتان در همین حد بود که بگویید: «استقلال، آزادی، جمهوری ایرانی». شما شعورتان بیشتر از این نمیرسد. آری، شما شعور اسلام لیاقت اسلام را ندارید. شعور شما یک چیزی در مایههای سواد شیخ بی سواد است. اسلام دین باکلاسترین بندگان مخلص خداست. لیاقت شما شیطان پرستی است. خدای شما شیطان بزرگ است اما خدای ما حتی بزرگ تر از آن است که وصف شود
نه، من اجازه نمیدهم به نسل من بگویند نسل سوخته. ما نسلی هستیم که دماغ سران فتنه را سوزاندیم. ما نسل عباس ساخته هستیم نه نسل سوخته. نسل سوخته، آقازادههای فراری و متواری سران فتنهاند. هر کس برای مولای ما شاخ و شانه بکشد ما نسلش را میسوزانیم؛ هر کسی میخواهد باشد. ما رهبران نداریم؛ یک رهبر داریم که نام عاشوراییاش حضرت آیتالله العظمی سید علی حسینیخامنهای است
قطب نمای ما خامنهای است که مقتدایش و مولایش قطب عالم امکان است و ساعت شما متاسفانه به وقت BBC تنظیم شده است. جهت حرکت ما را فقط خامنهای نشان میدهد.
ما دیروز سیزده به در نرفتیم. رفته بودیم فتنه به در. ما دودمان فتنه سبز را دیروز به جوی آب انداختیم. نه، «سیزده» عدد نحسی نیست. هیچ عددی نحس نیست. نحس، فتنه شما بود که ما در 9 دی و 22 بهمن، آن را از خودمان دور کردیم. شما در 8 ماه دفاع مقدس ملت ما در جاده انقلاب «بهمن» انداختید ما اما در 22 بهمن، آوار شدیم سرتان. سر تک تک تان. سر هر پنج تای تان. ما اما شیر بودیم و بهمن شما را در جاده انقلاب دیدیم در نرفتیم، شما اما 22 بهمن ما را در خیابان انقلاب دیدید و در رفتید. «سوسولا کوشن؟ تو سوراخ موشن
من در آستانه سالگرد شهادت بابا اکبر به کودکان قبهًْ الصخره میگویم که ای عزیزان! اگر سنگ کم آوردید من سنگ مزار پدرم را تقدیم شما میکنم و از شما میخواهم آن را تکه تکه کنید و با هر تکهاش بخشی از اسرائیل را از صفحه روزگار محو کنید
صفحه روزگار محو کنید. نه، قلم من زیبا نیست. این خون سرخ پدر شهیدم است که زیباست. زیبا و فریبا و شیدا و دلربا قلم آوینی بود که میگفت؛ «زندگی زیباست اما شهادت از آن زیباتر است». آری، مرتضی! شهادت زیباست اما مثل مرد پای بیرق انقلاب ایستادن از آن هم زیباتر است. جنگ زیباست اما روایت فتح از آن هم زیباتر است. شهادت در رکاب خمینی زیباست اما دفاع از ولی فقیه حاضر از آن هم زیباتر است. خون دادن برای خمینی زیباست اما خون دل خوردن برای خامنهای از آن هم زیباتر است. «سید شهیدان اهل قلم» لقبی زیباست اما «افسر جنگ نرم» شدن از آن هم زیباتر است. نسل من افسران سپاه ماه هستند؛ فداییان حضرت آه در خط مقدم اینترنت. شعار ما این است: «هر وبلاگ یک سنگر». ما در این فضای مجازی هم حسینیهای به نام حاج همت و پادگانی به اسم دوکوهه ثبت خواهیم کرد. اینجا را هم جوانان بنی هاشم پر از مدینه کردهاند