کار گروهی خیلی کار سختیه و این که همه اعضا نسبت به گروه تعهد داشته باشن و بدونن که کل گروه یعنی یک نفر و یک نفر یعنی کل گروه .کوتاهی یه نفر باعث میشه کل گروه نتونه کارشو به نحو احسن انجام بده .
تجربه 40 روزه من می گه که 90% افرادی که از خدمت ناله می کنن و زمین و زمان رو با کلمات شکیل و موزونشون مزین می کنند ،چون هیچ کدومشون کارهای بالا رو بلد نیستن و اموزش ندیدند و تمرین نکرده اند وقتی تو چنین محیطی که همه اینها رو می خوان ؛قرار می گیرن ، تحت فشار قرار می رن و ناراحت و یه کوچولو هم کلمات خارج از دایره المعارف فارسی!!
یکی از بچه ها بود که می گفت تو دوران بچگی ش حافظ 20 جز قران بوده .این دهن ما رو اسفالت کرده بود شب وروز فقططططططططططططط از دهن این بشر فحش می امد بیرون .بدبختی این تختش هم کنار تخت ما بود .و ما همیشه از برکات این اقا مستفیض بودیم .این اقا تو خواب هم حرف می زد .جالب بود یه شب بیدار شدم دیدم داره تو خواب هم فحش می ده!
چاااااااااای : یکی از مفیدترین نوشیدنی های ممکن تو دوران خدمته که نقش "اب حیات " رو بازی می کنه .خیلی تلاش کردیم مباحث مربوط به طب سنتی رو رعایت کنیم اما این یکی نشد که نشد .غذاها طوری هست که فقط با چای پایین می ره به خاطر همین در هر سه وعده ،چای جز لاینفک غذاهامون بود .گاهی تو آینه که خودمون رو می دیدیم احساس می کردیم اونقدر تو بدنمون چای هست که تا نصف سفیدی چشممون چای مثل سطح اب دریا موج می زنه .
یه نصیحت برادرانه به همه کسایی که قصد خدمت دارن .حتما یه فلاکس برای چای ببرید
یه خاطره جالب :
من اونجا به عنوان قاری کلاسمون شروع کلاس ها قران تلاوت می کردم .اوایل که هول می شدم سوتی های زشتی می دادم. یه بار تو سوره حمد ایه جدید از خودم در اوردم :اهدنا الصراط الذین انعمت علیهم... که یه نفر فهمید
ویه بار هم سوره شمس رو از حفظ می خوندم 4تا ایه شو جا انداختم که هیشکی نفهمید جالب این که همه هم تشویقم می کردن طوری که احساس می کردم مدال طلای المپیک رو برنده شدم